افسردگی میگیرم آیینه هربار که از تو جدا میشه تو حتی بی آرایشم ماهی ماهی که صبح از خواب پا میشه شب قهر کرده وقتی فهمیده مشکی ، مشکی تر از موهای لَختت نیست راحت بگو دیوونه ی زیبا تو این همه زیبایی سختت نیست چشمات دو تا فنجون قهوه است که عطرش داره میپیچه تو خونم ای داد بیداد میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم چشمات دو تا فنجون قهوه است که عطرش داره میپیچه تو خونم ای داد بیداد میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم من با تو حال بهتری دارم حتی زمانی که باهام سردی تو نیستی کاری ندارم جز اینکه بشینم تا تو برگردی از وقتی اسمت روی لبهامه اسم خودم چیزه مهمی نیست اشک رو گونم از سره شوقه عاشق شدم چیزه مهمی نیست چشمات دو تا فنجون قهوه است که عطرش داره میپیچه تو خونم ای داد بیداد میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم چشمات دو تا فنجون قهوه است که عطرش داره میپیچه تو خونم ای داد بیداد میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم چشمات دو تا فنجون قهوه است که عطرش داره میپیچه تو خونم ای داد بیداد میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم
نظر شما چیه؟